باز بوی عشق و عطش آمد

با عرض سلام

می خواستم قبل از هر چیز فرا رسیدن ماه محرم وشهادت اباعبدالله الحسین (ع) را نه تنها به تمام شیعیان جهان بلکه به همه آزادی خواهان بیدار تسلیت عرض کنم.

پریشب هیئت عزاداری دربقلعه به مسجد کوثر آمد و مراسم به نحو خوبی برگزار شد از  جمله نکات این مراسم شرکت آقای قنبری  در این مراسم به عنوان یکی از مداحان بود که روضه بسیار سوزناکی خواند و از قصد خود برای ماندن در ابرکوه و نوحه خوانی برای محله خود(محله طاووس) سخن گفت .

مطلب دیگر شرکت جناب آقایان فرماندار و رئیس بنیاد شهید و همچنین یکی از اعضای وزارت اطلاعات بود که جا دارد از این عزیزان تشکر و قدر دانی به عمل آوریم.

نکته بسیار مهم دیگر برپایی سوگواره شعر عاشورایی عشق و عطش بود که با همکاری کانون فرهنگی مسجد امام حسین(ع) و وزارت ارشاد برگزار شد .که خوشبختانه استقبال خوبی به عمل آمد وشعرهای بسیار زیبایی در این مراسم از سوی شاعران شهرمان خوانده شد که من واقعا به عنوان یک ابرکوهی (ابرقویی) لاافل در این مورد به خود افتخار می کنم،چون شاعران توانا و با استعدادی داریم، همچنین استقبال خوبی هم از سوی تماشاگران به عمل آمد و سالن تقریبا پر بود.

در ضمن دومین کنگره سراسری شعر کویر نیز امسال برگزار می گردد که آخرین مهلت ارسال آثار پایان بهمن ماه می باشد.

در آخر کلام از کسانیکه این مطالب را خواندند دعوت می کنم اگرمایلند یک عزاداری با حال و جاندار ببینند به شهرستان ابرکوه بیایند مخصوصا عاشورا که از دست دادنی نیست.

 

به نام الله

تو رفتی و دو چشمانم به در ماند       سکوت سرد سایه تا سحر ماند

سکوتی تلخ و اندوه بار و سنگین         لبانم تا سحر بی همسفر ماند

ز شادی های سبز با تو بودن       برایم شاخه ی بی برگ و بر ماند

تو رفتی و ندانستی که بی تو           خیالت تا ابد در قلب و سر ماند

 

به شوق تو

پرنده ی زیبای من ای ترانه ی زندگی براستی با ان همه دلبستگی

با کدامین تاب و توان دل از تو بر کنم

به نام یگانه ایزد زیبایی ها

                                      وقتی شقایق نیست
 
در سرزمین غربت مردن چه سود دارد؟
با مردمان بی دل گفتن چه سود دارد؟
 
در اسمان خسته با ابر دل شکسته
                                       با درد ریشه بسته رستن چه سود دارد؟
 
بودم به عشق یاران عمری در این بیابان
                               وقتی که دلبری نیست ماندن چه سود دارد؟
 
با این همه گلایه با این همه شکایت
                                سنگ صبور اگر نیست گفتن چه سود دارد؟
 
این کوهسار سنگی با بقچه های رنگی
                                 وقتی شقایقی نیست دیدن چه سود دارد؟